به علت خرابی اینترنت در خونه، این پست رو از محل کارم براتون آپ کردم.
* در عمر چند ساله ی کاری که داشتم هرگز روزی به شلوغی امروز رو تجربه نکرده بودم. آنقدر شلوغ بود که من و همکارم دو نفری از پس اونها بر نمی اومدیم. از یک طرف خستگی بر ما چیره شده بود ولی از طرف دیگه باید با ملایمت و صبر با مشتری ها رفتار میکردی تا نکنه مشکلی پیش بیاد.
همکار من امروز بعد از ظهر که سر کار اومد به سبب مشکلی که داشت، حواسش زیاد سر جاش نبود و از همون ابتدای کار به من گوشزد کرد که مراقب اون باشم نکنه اشتباهی بکنه. وقتی رفتم پای کامپیوتر اون و به کارهایی که کرده بود نگاه کردم متوجه شدم که چقدر اشتباه کرده.
شلوغی کسب و کار گذشته از اینکه باعث میشه فشار زیادی بر ما وارد بشه یک سود خوب داره و اون اینکه: هر قدر درآمد بیشتر بشه به همون نسبت به ما حقوق و مزایای بیشتری تعلق میگیره.
از یکی از همکاران قدیمی که در طبقه پایین لابراتوار کار میکنه در مورد عیدی سوال پرسیدم و ایشان گفت: به همون اندازه ای که حقوق میگیری، به همون اندازه هم عیدی میدن. البته عیدی رو روز آخر و یک روز قبل از تعطیلات عید میدن.
هم م م م. خیلی خوبه. باید منتظر بود و دید که چه شود.
* چه بده جایی کار کنی که 98 درصد مراجعه کننده گان پسر و 80 درصد اونها جوان باشن. و بدتر اینکه تو یک گـ ـی باشی و تحمل کنی. مدتی هست که باز هم از نظر جـ ـنـ ـسـ ـی تحت فشار زیادی قرار گرفتم و به قول " بهبد ": سطح هـ ـورمـ ـون های بدن من بالا رفتن. چه میشه کرد؟ آدم که تنهایی کاری از دستش بر نمیاد. گاهی اینقدر به من فشار میاره که باعث میشه روزهای چندی دچار افسردگی بشم. شاید باور نکنید ولی وقتی آدم میبینه از بین این همه آدم، هیچ سهمی نداره خوب خیلی ناراحت میشه.
گاهی اشک توی چشمم حلقه میزنه ولی خودم رو به کوچه علی چپ میزنم و مثلا بی خیال میشم. گاهی هم جز گفتن یک " آه " و غرق شدن در افکارم، هیچ کار دیگه ای از دستم بر نمیاد.
آدمی نیستم که برای ارضـ ـا کردن میل خودم به هر آب و آتیشی بزنم ولی ...
* فقط شنیدن صدا و دیدن روی ماه دوستم هست که منو آرومم میکنه که متاسفانه این هفته نشد که ببینمش. دوستی خوب هست که همه چیز اون رو دوست داشته باشی و بودن و دیدن و در کنار اون بودن به تو آرامش بده.
همیشه شاد باشید.
13871220
همکار من امروز بعد از ظهر که سر کار اومد به سبب مشکلی که داشت، حواسش زیاد سر جاش نبود و از همون ابتدای کار به من گوشزد کرد که مراقب اون باشم نکنه اشتباهی بکنه. وقتی رفتم پای کامپیوتر اون و به کارهایی که کرده بود نگاه کردم متوجه شدم که چقدر اشتباه کرده.
شلوغی کسب و کار گذشته از اینکه باعث میشه فشار زیادی بر ما وارد بشه یک سود خوب داره و اون اینکه: هر قدر درآمد بیشتر بشه به همون نسبت به ما حقوق و مزایای بیشتری تعلق میگیره.
از یکی از همکاران قدیمی که در طبقه پایین لابراتوار کار میکنه در مورد عیدی سوال پرسیدم و ایشان گفت: به همون اندازه ای که حقوق میگیری، به همون اندازه هم عیدی میدن. البته عیدی رو روز آخر و یک روز قبل از تعطیلات عید میدن.
هم م م م. خیلی خوبه. باید منتظر بود و دید که چه شود.
* چه بده جایی کار کنی که 98 درصد مراجعه کننده گان پسر و 80 درصد اونها جوان باشن. و بدتر اینکه تو یک گـ ـی باشی و تحمل کنی. مدتی هست که باز هم از نظر جـ ـنـ ـسـ ـی تحت فشار زیادی قرار گرفتم و به قول " بهبد ": سطح هـ ـورمـ ـون های بدن من بالا رفتن. چه میشه کرد؟ آدم که تنهایی کاری از دستش بر نمیاد. گاهی اینقدر به من فشار میاره که باعث میشه روزهای چندی دچار افسردگی بشم. شاید باور نکنید ولی وقتی آدم میبینه از بین این همه آدم، هیچ سهمی نداره خوب خیلی ناراحت میشه.
گاهی اشک توی چشمم حلقه میزنه ولی خودم رو به کوچه علی چپ میزنم و مثلا بی خیال میشم. گاهی هم جز گفتن یک " آه " و غرق شدن در افکارم، هیچ کار دیگه ای از دستم بر نمیاد.
آدمی نیستم که برای ارضـ ـا کردن میل خودم به هر آب و آتیشی بزنم ولی ...
* فقط شنیدن صدا و دیدن روی ماه دوستم هست که منو آرومم میکنه که متاسفانه این هفته نشد که ببینمش. دوستی خوب هست که همه چیز اون رو دوست داشته باشی و بودن و دیدن و در کنار اون بودن به تو آرامش بده.
همیشه شاد باشید.
13871220
کاملا درکت می کنم
پاسخحذفاین هفته برای من هم شلوغ و پر کار بود ولی تورو فراموش نکردم