۱۳۸۷ بهمن ۳۰, چهارشنبه

روز نوشت

* چند روز پیش بود که به یک باره دلم گرفت. توی ماشین نشسته بودم که یه چیزی دیدم و اون باعث شد که حالم بد بشه. هر وقت همچین چیزهایی میبینم، حالم خیلی بد میشه. غروب ها و اوایل شب رو دوست ندارم چون همین وقت ها هست که بیشتر دلم میگیره.
به این فکر میکنم که چه وقت بدبختی ها و مشکلاتی که دارم حل خواهد شد؟ گاهی اینقدر از زندگی نا امید میشم که احساس مرگ میکنم.
میدونم که خیلی ها هستن که وضع اونها بسیار بدتر از من هست ولی منم بی مشکل نیستم. خانواده ای که پایه و بنیان اون از هم پاشیده شده و هرگز درست بشو نخواهد بود و برادری که ...
خیلی به خودم فشار میارم تا کمی گریه کنم بلکه کمی آروم بشم، ولی دریغ از قطره ای اشک. یه زمانی تا چشمم رو روی هم میگذاشتم اشکم سرازیر میشد ولی حالا چشم های من حتی یک قطره اشک هم ندارن.
کاش ... کاش پول داشتم، اون وقت بار و بندیل رو می بستم و راه می افتادم و میرفتم به یه جای دور. جایی که تنها من باشم و اون. اونی که هرگز در زندگی من نبوده. آخ ... آخ هر چه میکشم از دست " تو " هست. تویی که هرگز، هیچوقت و هیچ زمانی در زندگی من نبودی و شاید هم هرگز نباشی.
خدایا آخر و عاقبت من چه خواهد شد؟ آخر و عاقبت من و کسانی که مانند من هستند به کجا خواهد رسید؟
دیگه مثل قبل اون شادی و خنده ها رو ندارم. هر وقت هم میام بخندم و شاد باشم زودی همه چیز کوفتم میشه.
دلم گرفته. خیلی هم گرفته.
حالم بده. حالم بده.
* امروز دوستم بهم میگه: رفتار و گرایش تو غیرعادی! هست و این ما هستیم که عادی هستیم!
این حرف اون خیلی روی من تاثیر بدی گذاشت.
عادی؟ غیرعادی؟
عادی؟ غیرعادی؟
و یه عالمه علامت سوال ؟؟؟؟
کی عادیه و کی عادی نیست؟ من و یا شما؟
ته دلم آهی میکشم و با لبخندی مصنوعی از اون جدا میشم.
* هیچ میلی به آشنایی و دوست شدن با کسی ندارم چون هر کی اومد به جای اینکه کمکی بکنه، خرد کرد و شکست و له کرد و رفت. تنهایی رو به بودن با کسی ترجیح میدم. ولی باید اعتراف بکنم که خیلی وقت ها هم دلم برای بودن با کسی تنگ میشه. کسی که سرم رو توی سینه اون بگذارم و زار بزنم.

این شهر باران زده باب دل ما نیست.
13871130

۳ نظر:

  1. من آخر گریه کردم. بالاخره چشمام کمی تر شد انرژی.

    پاسخحذف
  2. فشار روی همه هست
    می دونم فشار خیلی زیاده چون خودم به خوبی حسش می کنم
    راستش خودم نمی دونم واقعا چه کار می تونم بکنم که باری از دوش هم احساس ها بردارم
    البته همه یک دوره پریود داریم که میاد و بعد از چند روز هم شرش رو کم می کنه
    یک چیزی هم به خود شما بگم که از نوع این حرف های یامفت که دوستتان به شما گفته زیاد است. می دانم که خوشایند نیست ولی اگر بخواهیم حساسیت نشان دهیم فقط به خودمان ضربه می زنیم.بگذار اگر شعورش را داشتند شما را بپذیرند اگر نداشتند هم که نباید از حرف هایشان دلگیر شد
    یک مسئله دیگر هم این است که ما اکثرا از روابطمون ضربه می خوریم چرایش را من هم دقیقا نمی دانم بحث مفصلی است. ولی نباید ناامید شد. مطمئنم که شما هم جفت خودت را اون بیرون پیدا می کنید

    پاسخحذف
  3. آخه چرا دلت گرفته؟میدونی باید یه هدف برای خودت انتخاب کنی باید دقیقا بدونی از زندگی چی میخوای. این بحثش بیشتر از یک کامنت ه. اگه خواستی تبادل میل میکنیم.
    راستی تو چقدر مهربونی انرژی جان! گفتی میری برای همیشه(خوشبختانه جدی نبود) خیلی ناراحت شدم.آخه پسر خوب اینم شوخیه تو میکنی؟!

    پاسخحذف

با سلام و سپاس از اینکه وبلاگ من را برای دیدن انتخاب کرده اید.در اینجا می توانید کامنت خود را بگذارید.لطفا از نوشتن کلمه های بد و یا کلمه هایی که باعث فـ ـیـ ـلـ ـتـ ـر شدن می گردند خودداری کرده و در پایان متن کامنت نام،آدرس میل،آدرس وبلاگ و یا سایت خود را بنویسید تا تماس با شما ممکن باشد.